دیدگاه های موجود در زمینه علل اعتیاد

تا کنون روان شناسان ، جامعه شناسان ، و به طورکلی محققین نظریه های مختلفی را در جواب چرا آدمیان معتاد می شوند؟ علل رفتاری و روانی و اجتماعی اعتیاد کدامند؟

ارائه داده اند مثلاً گروهی بر این عقیده اند که چون این مواد وجود دارند و در دسترس افرادی قرار می گیرند، افراد به استعمال آن ها می پردازند فرضیه دیگر تکیه برویژگیهای شخصیتی افراد می کند و آمادگی روانی و شخصیت ناهنجارفردرا دلیل ابتلا به این بیماری قلمداد می نمایند ، معتقدین به این فرضیه به خصوص روان شناسان ادعا می کنند افرادی که از نظر روانی و شخصیتی دارای اختلالاتی می باشد و نمی توانند در برابر مشکلات زندگی و شکست ها و ناکامی ها مقاومت نمایند برای فرار از این مشکلات به استعمال مواد مخدر روی می آورند اما فرضیه ای دیگر بر عکس بر تاثیر عوامل اجتماع تکیه می کند طرفداران این نظریه معتقدند استفاده از مواد مخدر رفتاری است اجتماعی، فرد در  زندگی گروهی با افراد و گروه هایی برخورد می کند که از این مواد استفاده می کنند یا آن ها را در اختیار مردم قرار می دهند به این ترتیب تحت تاثیر اجتماع به پذیرش مواد مذکور تشویق و ترغیب می شود. در واقع او برای این که بتواند عضو گروهی که مورد نظرش هست بشود و یا اگرعضو  آن هست هم چنان به عضویت خود ادامه بدهد استفاده از مواد مخدر را که یک تورم گروهی است می پذیرد  البته ناگفته پیدا است که برای تبیین مساله اعتیاد آن چه در درجه اول اهمیت قرار دارد مباحث مربوط به آسیب شناسی است که اعتیاد و فرد معتاد را در رابطه با وپژگی های فردی و روان شناخنی خانوادگی و اجنماعی و رفتاری مورد مراقبه قرار می دهد .